سفارش تبلیغ
صبا ویژن
فرق عاشقی و دوست داشتن -
ایمان برهنه است و جامه آن تقوا و زیورش حیا و دارایی اش فقه و میوه اشدانش است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
 
عشق یک جور جوشش کور است و پیوندی از سر

نابینائی ، اما دوست داشتن پیوندی خود آگاه و

از روی بصیرت روشن وزلال . عشق بیشتر از غریزه

آب میخورد و هرچه از غریزه سر زند بی ارزش است

و دوست داشتن از روح طلوع میکند و تا هرجا که یک

روح ارتفاع دارددوست داشتن نیز همگام با آن اوج

میابد 

عشق در قالب دلها در شکل ها و رنگ های تقریبا

مشابهی متجلی میشود و دارای صفات و حالات و

مظاهر مشترکی است ، اما دوست داشتن در هر

روحی جلوه خاص خویش دارد و از روح رنگ میگیرد و  

چون روح ها برخلاف غریزه ها هر کدام رنگی و  

ارتفاعی و بعدی و طعمی و عطری ویژه خویش دارد

، می توان گفت که به شماره هر روحی ، دوست

داشتنی هست

عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست و گذر فصل

ها و عبور سالها بر آن اثر میگذارد ، اما دوست  

داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی میکند و بر

آشیانه بلندش روز و روزگار را دستی نیست

عشق در هر رنگی و سطحی ، با زیبائی محسوس ،

در نهان یا آشکار ، رابطه دارد . چنانکه " شوپنهاور"

میگوید : (( شما بیست سال بر سن معشوقتان

بیفزائید ، آنگاه تاثیر مستقیم آنرا بر روی احساستان

مطالعه کنید ))!

اما دوست داشتن چنان در روح غرق است و گیج و

جذب زیبائی های روح که زیبائی های محسوس را

به گونه ای دیگر میبیند . عشق طوفانی و متلاطم و

بوقلمون صفت است ، اما دوست داشتن آرام و

استوار و پروقار و سرشار از نجابت

عشق با دوری و نزدیکی در نوسان است ، اگر دوری

به طول بینجامد ضعیف میشود ، اگر تماس دوام یابد

به ابتذال میکشد .و تنها با بیم و امید و تزلزل و

اضطراب و (( دیدار و پرهیز )) ، زنده و نیرومند

میماند . اما دوست داشتن با این حالت نا آشناست .

دنیایش دنیای دیگریست

عشق جوششی یکجانبه است ، به معشوق نمی

اندیشد که کیست ، یک خود جوشی ذاتی است ، و

از این رو همیشه اشتباه میکند . در انتخاب به

میلغزد و یا همواره یکجانبه میماند و گاه میان دو

بیگانه ناهماهنگ ، عشقی جرقه میزند و چون در

تاریکی است و یکدیگر را نمیبینند ، پس از انفجار این

صاعقه است که در پرتو روشنائی آن چهره یکدیگر را

میتوانند دید و در اینجاست که گاه پس از جرقه زدن

عشقعاشق و معشوق که در چهره هم مینگرند ،

احساس میکنند هم را نمیشناسند و بیگانگی و نا

آشنائی پس از عشق – که درد کوچکی نیست –

فراوان است

اما دوست داشتن در روشنائی ریشه میبندد و در زیر

نور سبز میشود و رشد میکند و از این روست که

همواره پس از آشنائی پدید میاید . و در حقیقت در

آغاز دو روح خطوط آشنائی را در سیما و نگاه یکدیگر

میخوانند ، و پس از ((آشنا شدن)) است که

((خودمانی)) میشوند - دو روح ، نه دو نفر ، که

ممکن است دو نفر با هم در عین رو در بایستی ها

احساس خودمانی بودن کنند و این حالت به قدری

ظریف و فرار است که به سادگی از زیر دست

احساس و فهم میگریزد - و سپس طعم خویشاوندی

و بوی خویشاوندی و گرمای خویشاوندی از سخن و

رفتار و کلام یکدیگر احساس میشود و از این منزل

است که ناگهان ، خود بخود ، دو همسفر به چشم

میبینند که به پهندشت بیکرانه مهربانی رسیده اند و

آسمان صاف و بی لک دوست داشتن بر بالای

سرشان خیمه گسترده است و افقهای روشن و پاک

و صمیمی (( ایمان)) در برابرشان باز میشود و

نسیمی نرم و لطیف - همچون روح یک معبد متروک

که در محراب پنهانی آن ، خیال راهبی بزرگ نقش بر

زمین شده و زمزمه درد آلود نیایش مناره تنها و غریب

آنرا به لرزه در میاورد – هر لحظه پیام الهان های تازه

آسمانهای دیگر و سرزمین های دیگر و عطر گلهای

مرموز وجانبخش بوستانهای دیگر را به همراه دارد و

خود را ، به مهر و عشوه ای بازیگر و شیرین و شوخ ،

هر لحظه ، بر سر و روی ایندو میزند

عشق جنون است و جنون چیزی جز خرابی و

پریشانی ((فهمیدن)) و ((اندیشیدن)) نیست . اما

دوست داشتن در اوج معراجش از سرحد عقل فراتر

میرود و فهمیدن و اندیشیدن را نیز از زمین میکند و با

خود به قله بلند اشراق میبرد

عشق زیبائی های دلخواه را در معشوق میافریند و

دوست داشتن زیبائی های دلخواه را در دوست

میبیند و میابد

عشق یک فریب بزرگ و قوی است و دوست داشتن

یک صداقت راستین و صمیمی ، بی انتها و مطلق

عشق در دریا غرق شدن است و دوست داشتن در

دریا شنا کردن

عشق بینائی را میگیرد و دوست داشتن میدهد

عشق خشن است و شدید و در عین حال ناپایدار و

نامطمئن و دوست داشتن لطیف است و نرم و در

عین حال پایدار و سرشار از اطمینان

عشق همواره با اشک آلوده است و دوست داشتن

سراپا یقین است و شک ناپذیر

از عشق هرچه بیشتر میشنویم سیرابتر میشویم و از

دوست داشتن هر چه بیشتر ، تشنه تر

عشق هرچه دیرتر میپاید کهنه تر میشود و دوست

داشتن نو تر

عشق نیروئیست در عاشق ، که او را به معشوق

میکشاند ؛ دوست داشتن جاذبه ایست در دوست ،

که دوست را به دوست میبرد . عشق تملک معشوق

است و دوست داشتن تشنگی محو شدن در دوست

عشق معشوق را مجهول و گمنام میخواهد تا در

انحصار او بماند ، زیرا عشق جلوه ای از خود خواهی

یا روح تاجرانه یا جانورانه آدمیست ، و چون خود به

بدی خود آگاه است ، آنرا در دیگری که میبیند ؛ از او

بیزار میشود و کینه برمیگیرد . اما دوست داشتن ،

دوست را محبوب و عزیز میخواهد و میخواهد که همه

دلها آنچه را او از دوست در خود دارد ، داشته

باشند . که دوست داشتن جلوه ای از روح خدائی و

فطرت اهورائی آدمیست و چون خود به قداست

ماورائی خود بیناست ، آنرا در دیگری که میبیند ،

دیگری را نیز دوست میدارد و با خود آشنا و

خویشاوند میابد

در عشق رقیب منفور است و در دوست داشتن

است که (( هواداران کویش را چو جان خویشتن

دارند )) که حصد شاخصه عشق است چه ، عشق

معشوق را طعمه خویش میبیند و همواره در اضطراب

است که دیگری از چنگش برباید و اگر ربود ، با هردو

دشمنی میورزد و معشوق نیز منفور میگردد و دوست

داشتن ایمان است و ایمان یک روح مطلق است ،

یک ابدیت بی مرز است ، از جنس این عالم نیست

عشق ریسمان طبیعی است و سرکشان را به بند

خویش در میاورد تا آنچه آنان ، بخود از طبیعت گرفته

اند بدو باز پس دهند و آنچه را مرگ میستاند ، به

حیله عشق ، بر جای نهند ، که عشق تاوان ده مرگ

است و دوست داشتن عشقی است که انسان ،

دور از چشم طبیعت ، خود میافریند ، خود بدان

میرسد ، خود آنرا ((انتخاب)) میکند . عشق اسارت

در دام غریزه است و دوست داشتن آزادی از جبر

مزاج . عشق مامور تن است و دوست داشتن پیغمبر

روح . عشق یک (( اغفال )) بزرگ و نیرومند است تا

انسان به زندگی

 مشغول گردد و به روزمرگی – که طبیعت سخت آنرا

دوست میدارد – سر گرم شود و دوست داشتن زاده

وحشت از غربت است و خود آگاهی ترس آور آدمی

در این بیگانه بازار زشت و بیهوده .عشق لذت جستن

است و دوست داشتن پناه جستن . عشق

غذاخوردن یک حریص گرسنه است و دوست داشتن

(( همزبانی در سرزمین بیگانه یافتن )) است.

الخیر وفی ماوقع...


سید محمد طاهرزاده ::: یکشنبه 86/8/27::: ساعت 3:45 عصر

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
 
.:: منوی اصلی ::.
.:: آمار بازدید ::.
بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 42
بازدید کل : 9029
.:: تا دیدار محبوب ::.
.:: درباره خودم ::.
.:: لوگوی وبلاگ من ::.
فرق عاشقی و دوست داشتن -
.:: لینک دوستان ::.
.:: آرشیو شده ها ::.
.:: اشتراک در خبرنامه ::.
 
.:: طراح قالب::.
مرکز نشر فرهنگ شهادت
مرکز نشر فرهنگ شهادت شیراز
مرکز نشر فرهنگ شهادت